معنی از گل های صحرایی
حل جدول
آلاله
لاله
از گل های صحرایی
آلاله, آدونیس
گل خطمی صحرایی
البا
گل سرخ صحرایی
دلیک
از ورزش های صحرایی
کوهنوردی
فرهنگ عمید
بیابانی، صحرانشین، ساکن صحرا،
پرورشیافته در صحرا: گل صحرایی، موش صحرایی،
کار یا عملی که در صحرا انجام شود،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به صحرا ء بیابانی بری، گیاهی که در صحرا روید بری مقابل بستانی.
لغت نامه دهخدا
تره ٔ صحرایی. [ت َ رَ / رِ ی ِ ص َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) تره ٔ کوهی. گندنای بری. گندنای صحرایی. رجوع به تره و تره ٔ کوهی و طیطان شود.
گوسفندان صحرایی...
گوسفندان صحرایی. [ف َ دا ن ِ ص َ] (اِخ) نام جزیره ای بوده است در دریای خزر. (نزههالقلوب چ لسترانج ص 239).
سبزی صحرایی
سبزی صحرایی. [س َ ی ِ ص َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) انواع سبزی خودرو و سبزی که در صحرا روید و قابل خوردن باشد. سبزی خودرو که در صحرا رویَد و توان خورد، چون: زرد مرغک، قازایاغی، شنگ، ترشک، تره ٔ کوهی و غیره.
گل گل
گل گل. [گ ُ گ ُ] (اِخ) دهی است از دهستان دودانگه از دهات هزارجریب مازندران. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).
گل گل. [گ ُ گ ُ] (اِخ) دهی است از بخش ارکواز شهرستان ایلام واقع در 21000گزی شمال باختری قلعه، کنار راه مالرو ارکواز به ایلام. هوای آن معتدل و دارای 200 تن سکنه است. آب آن از رودخانه ٔ گل گل و محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنان آن در زمستان به گرمسیر میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
فرهنگ معین
(هِ صَ) (اِمر.) دادگاهی که به محض دستگیری متهم و بدون گذراندن مرحله های بازجویی و بازپرسی تشکیل و حکم دادگاه در همان جلسه صادر و بی درنگ اجرا می شود.
واژه پیشنهادی
گل محمدی، بهارنارنج، گل گاو زبان
معادل ابجد
393